همیشه با خودم می اندیشم
چرا احساس شد عشق و شهریار شد شهریار ؟
چرا احساس تا پای نابودی رفت و زلیخا شد زلیخا ؟
چرا حافظ تا کهنسالی رفت و از یک احساس یگانه حافظ شد حافظ ؟
چرا و چرا ...
و می فهمم در هر موردی اگر بهترین و پاکترین باشی
می شوی صاحب دلهای آدمهایی که می خواهند مثل تو باشند
می شوی همانی که می شود به باور هایش افتخار کرد
بهترین که باشی
خلایق خوب و بد لحظه ای هم شده به تو و به تمام بودن های تو می اندیشند
آری درست است
کاری به کار افکار آدم ها نداشته باش
کاری به کاره بدها و خوبها نداشته باش
چرا که تو وقتی بهترین می شوی
در عشق ؛در احساس ؛در تمام باور های انسانی
دوست داشتنت می شود ریسمان بین دلها و خدا
و این زیبا ترین معنای حس برتر دنیاست
برچسب : نویسنده : fahimehrajabi بازدید : 213