دنیا ی من

صدای خستگی ها درون هر آدمی را افشا می کند
 نمی دانم چرا
 فقط تو می فهمیدی درونم کی طوفان و کی آرام است
 نمی دانم حتی وقتی در نگاه تو هم غرق نمی شدم
 زمزمه های تو در تمام وجودم انعکاس داشت
 در همه ی این دوران هنوز کسی معنای درونم را شبیه تو نمی فهمد
 فقط آدمها می دانند
 تنها سوگند حقیقی من به جان توست
 ولی نمی دانند با هر قسم به جان تو چقدر متلاطمم می کنند
 تا وقتی تظاهر می کنم به فراموشیت
 انگار مشکلات دنیا کاری به کارم ندارد آرام و آرام می شوم
 اما وقتی پای نام تو وسط می آید
 انگار تا مدتها مثل همه ی مسخ شدگان عشق
 در سکوت پر از تلاطمم فرو می روم
 و همان لحظه
 همه ی خاطرات تو در یک ثانیه در ذهن شلوغم مرور می شود   
 لعنت به همه ی خاطرات تو که زمان و دقایق را برایم نا مفهوم کرده
 بعد از تو در رویا ی بی انتهای تو قدم می زنم و شاد ترین لحظه های دوست داشتنی را مرور می کنم
 دیشب دوباره در رویا ی تو فرو رفتم
 ولی این بار
 وقتی تو را دیدم
 سرم را در بین دستانم پنهان کردم و سیل اشک از تمام حریم دستانم فواره ای شد بی انتها
 ای کاش مثل همان روز ها در همین خیابان عشق قدم می زدیم
 روی  برگ های خشکیده ی پاییز
 و با هر خِش خِش کودکانه از ته دل می خندیدیم
 و این همان حس نا یابیست که هنوز در برابرم مقاومت می کند
 و نمی گذارد حس جایگزینی جانشینش شود
 لعنت به این حس لجباز مغرور
 اما حق من نیست ؛ حق نیییییست
 که مثل همه ی مسافران عشق نتوانم دوباره در نگاهت غرق شوم
 هر وقت می خواهم بی خیال خاطراتت شوم
 صدای تو در وجودم می پیچد
 نه ؛ نهههه
 دوباره خواستن تو ؛ خواستن تمام همان لحظه ها
 دیگر امکان پذیر نیست
 و نمی دانم عاقبت کسی که کل دنیااا ش تو بودی چه خواهد شد
 فقط می گویم
 لعنت به کل خاطرات تو

http://dl.solseda.ir/Music/96-11/Baran%20-%20Lanat.mp3